در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

شب یه روز جمعه ...

 

صدایی نیست ، جز ضربان قلبهایی که نوای دلتنگی شون بیداد می کنه

آره ، این صدای همان قلبهایی که امروز صبح بی قرار تر از همیشه ،شاد و پر اضطراب  برای استقبال از شما بی امان می تپیدند ،

ولی

صبح شد ، ظهر شد، غروب آمد ، اما شما …

و این یعنی یک هفته دیگه انتظار

تا جمعه دیگه باز منتظر می مونم