در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

حالا اینو می فهمم

تو منو واسه خودت می خواستی

من تو رو واسه داشتن دیگرون

 

حتی، گفتی که دوسم داری

ولی من گفتم، پس کاری کن که دیگران دوسم داشته باشن

 

خواستی عاشقانه صدات کنم

صدات کردم که عشق منو بهم بده

 

خواستی تو شبها خلوت کنیم و از دلم برات بگم

تو خلوتم فقط  از دیگران گفتم

 

گفتی هستم، همیشه، کنارتم

و من بارها گفتم؛ آره من همیشه تنهام

 

نفهمیده بودم

که چقدر دوسم داری

من تنها نیستم

تو عشقم هستی

تو رو باید داشته باشم

تو رو باید صدا کنم

و تو می خوای اینو بگی که

منم اون که دنبالش می گردی

 

و من همیشه از دیگری گفتم

 

حالا همه چی عوض شده

حالا میدونم عشق فقط تویی

می دونم تو رو باید صدا کنم

فقط به خاطر خودت

حالا دیگه هر شب و روز جلو دلم نگهبانی می دم تا غریبه ای وارد نشه

 

حالا منم که دوست دارم

حتی بیشتر از خودت

 

دیگه تنها نیستم برای همیشه کنارمی

اینو خوب می دونم

حالا اینو می فهمم

 

دوست دارم خدای خوبم