در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

تولد درپناه تو

 

الله

 

آقا جونم سلام سلام

تولدم رو تبریک نگفتید ها !!!

البته خودم هم یادم رفته بود پس می پذیرم اگه حالا تبریک بگید

******

 

باورتون می شه!!!  از روزی که شروع به نوشتن برای شما کردم 4 سال می گذره

اون روزا شاید پاک تر بودم و عاشق تر

ولی حالا آشنا ترم ...

اون روزا دلم یه دوست می خواست

اما حالا می خوام دوستم برام بمونه ...

اون روزا فقط صداتون می کردم

ولی حالا دیدنتون آرزومه ...

 

 

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می کشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

 


 

من عادت دارم می گم کادوی تولد چی می خوام

 

سرور بزرگوار من

به عنوان هدیه

اجازه بدید

باز برای شما بنویسم

و

می دونم این زیاده خواهی ولی اگه می شه

اجازه بدید یه کوچولو ببینمتون

 

 

 ********

تولــــــــد خونه کوچکی که فقط برای شما درش باز میشه مبـــــــــارک

********