در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

مهربان صبور

 

 

الله

السلام علیک یا اباصالح المهدی

 

 

می گویند در انتهای افق، رنگ چشمان بغض کرده اوست

که خورشید را به پشت پرده می خواند

به بهانه صبحی نو

اما

برای گریستنی نو

در تاریکی صبور آسمانها

....

اما چه کسی می داند

از آتش نهفته در دل این آسمان سیاه

که رنج دردانه عالم را در دل فرو می کند !!!