در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

و صدا شنیده شد ...


بسم الله الرحمن الرحیم

یا نور العالمین

 

 

 

می دانی عشقم !

سحرگاه رفتن بود و بی تابی ندیدن

سجده گاهی بارانی و دلی سوزان

 

نگاهی کردی از پشت ِ هزار توی جسارت هایم

و دست کشیدی

لحظه ای

آری

آنی

بر چشمان ِ بینای ناشنوا شده ء این روزهایم

 

و صدا شنیده شد

و صدا شنیده شد

و صدا شنیده شد

و صدا شنیده شد

و صدا شنیده شد

 

 

و صدا ، آب بود برای شکفتن گل

و صدا ، نور بود برای دیدنش

و صدا ، تمام انتظار ِ منتظری بی قرار شنیدن بود

 

و صدا شنیده شد

آن سان که تو پیدایی !!

 

 

 

دوستت دارم

منتظر