در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

...


الله




با تو از روزگار بی تو می گویم

از گفتن های غیر ِ تو

از بودن های دور از تو

و نگاههای فراموش کرده ی تو

 

افسوس گفته ها درمان نمی کنند و درد ها می افزایند

افسوس که دلهای عاشق ، دیوانه می شوند و بی عشق می میرند

افسوس که  حرفهای در خلوت مان ، غم ِ توست و گفته های آشکارمان ....

 

بر ما ببخش مهربان