یا الله لحظه های پاک
سلام آقای خوبی!
عجیبه !
عید می شه !
برفها گرم می شن !
دستها بالا می رن !
قطره ها دل از چشمه می کنن و ... !
لب ها وصل می شن به عمق دل و ... !
باد برگهایی که همه پائیز رو مقاومت کردن و رو شاخه ها موندن رو به رقص وا می داره!
خورشید یه سر می زنه و می ره می ره می ره ..... تا اون دورا ....... ولی همه جا روشن و نورانیه!
اما .........
عجیبه !
هنوز عید ..... !
کوچه پر از صدا می شه!
اون نوزاد ِ یه روزه از ته دل می خنده !
سرمای پشت پنجره سلام می کنه و آروم رد می شه !
اما ..........
عجیبه !
امروز عیده!
آقااااااااا ! شما ! عید ! عیدی !
حس می کنم این بار که عیدی نخواستم و یه گوشه آروم فقط زیبایی ها رو تماشا کردم و ... ! خودتون اومدید پیشم تا بهم عیدی بدید !!! درسته ؟؟؟؟؟ J
یعنـــــــــــــی : عیدم مبارک شد !
خوشحالم اما این خوشحالی مثل شاد شدن های قبلترها نیست. یه جور آرامشه ! ممنونم که پا تو خونه دلم گذاشتید.
"" راستی عید شما هم مبارک ""
من هنوز منتظرم