الله
شبنم بی قرار پرواز به سوی نور را بنگر ...
گل با طراوت هزار ناز را در عطش بوسه ای گذاشت و رفت ...
تا به نا کجای آسمان پر ز اشک فراق از گل هجران زده بپیوندد ...
و در نگاه خسته از انعکاس روشنایی سوختن ذره های مهر در فنا ذوب گردد ...
تا نه گل به بوسه عاشقانه اش رسد و نه او به درخشش پایدار ابدی ...
و هر دو
همه
تا فنای دروغین در حسرت ...
همگان بسوزید ...
همگان بگریید ...
همه حسرت کشید ...
که خود حس زیبای خوشبختی را در اوج شور و هیجان غفلت به دار آویختید ...
........ بمیرید در فراق عشقی که برای شما مرد
|