در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

یه شروع دوباره

باز می خوام بنویسم

      برای دلم و برای شما

می دونم شروع خوبی نیست ولی جز شما به کی می تونم بگم ,

 از غم دوست در این میکده فریاد کشم

                    داد رس نیست که در هجر رخش داد کشم

داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست

                    که بر او شکوه برم داد ز بیداد کشم