در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

پدر یتیمها!

 

اون اقایی که شبا رد می شد از کوچه ما کیسه به دوش کو

یتیما پشت دراشون منتظر اقا نشستن

گوش به زنگ یه جفت صدای پا نشستن

راهی کوچه ها می شد تا یتیما رو سیر کنه

      من که یتیم ترم اقا سفره من خالی تره

منو نگاه کن اقا جون دل شکستمو ببین

      نیاز یه یتیم بی خونه و بی کس رو ببین

می دونی می خوام چی کار کنم می دونی می خوام کجا برم

      تا انتهای مستی ودیوونگیت می خوام برم

      من یه یتیم بی پدرم امشب

      یه نگاه بی نشونم امشب

      یه سراب توی یه دریا

      من اسیر بادم امشب

    

آقا جون تو چاه داشتی برا حرفات منم دارم یه آسمون یه خدا و یه اقای مهربون

تو یه غم داشتی، دوری از خدا منم دارم یه آرزوی خیلی بزرگتر از خودم، پرشدن از خدا

اما تو رفتی

پیوستی به دریا

به عشقت

ولی ما هنوز موندیم تو سراب این دریا

سرور همه دنیا، از اون بالاها امشب بیا و دست ما رو هم بگیر

بشیم یه قطره بریم تو دریا

 

پدر یتیمها! امشب پدر من هم باش که از همیشه بی کس ترم، از همیشه تهی تر، از همیشه نیازمندتر

کیسه محبت و رحمتت رو در خونه من هم بیار

با دست های مهربونت پشت تنهایی من هم بیا و در بزن

سرورم یه خط تو تقدیرم تو بنویس

بنویس که عاشقت بشم، که دریا بشم ....

 

امشب منتظرم

منتظر شما و امام زمان عزیزم و همه خوبای دنیا