در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

یا مولای

 

الله

 

ستاره ها نهفته اند در آسمان ابری

دلم گرفت ای دوست هوای گریه با من

 

باز شب جمعه است

باز باید منتظر رفتن ماه و امدن خوشید ماند

اما یعنی می شه فردا خورشید واقعی من طلوع کنه

 

این السبب المتصل بین ارض و السماء

یابن الصراط المستقیم

یابن النباء العظیم

 

لیت شعری این استقرت بک النوی

بنفسی انت من مغیب لم یخل منیا

بنفسی انت امنیه شائق یتمنی من مومن و مومنه ذکرا فحنا

الی متی احارک فیک یا مولای

 

تا به کی در انتظار شما حیران و سرگردان باشم

مولای من

سرور من

 

 

ما همه منتظریم