در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

خط مقدم جنگ

 

الله

 

دیروز مثل همیشه غسل شهادت کردم و باز رفتم به میدان جنگ

باز هم مثل همیشه دلم می لرزید

وای نکنه این بار شکست بخورم

باز رفتم جلو

همیشه تو خط مقدم باید بجنگم، یعنی رو در روی دشمن

آقا جون اگه شما نبودید چی می شد؟! حتما این بار شکست می خوردم

همش به این فکر می کردم که یکی پشت جبهه منتظر منه که پیروز برگردم

می دونستم داره منو می بینه

می بینه که برای اثبات دوست داشتنم چطور دارم می جنگم

اره خدا منتظرم بود

و من صداش رو می شنیدم که می گفت من با توام پیروز می شی

 

نتیجه این جنگهای هر روزه یا شکست یا پیروزی، مرگ و شهادت درش نیست تا تموم بشه، تا به آخر برسه

هر روز جنگ

هر روز

هر روز

می دونم که این بار خیلی موفق نبودم، می دونم نزدیک بود شکست بخورم، ولی حضور سرورم باعث شد باز پیروز بشم

خدا جون منتظرم بمون من بالاخره آخرین جنگ  رو هم می برم و برای همیشه میام پیشت

می دونم که تو بیشتر از همه منتظر پیروزی من و برگشتنم هستی

خودت گفتی که من رو برای خودت آفریدی

پس کمکم کن