الله
***
جوزا سحر نهاد حمایل برابرم
یعنی غلام شاهم و سوگند میخورم
*
ساقی بیا که از مدد بخت کارساز
کامی که خواستم ز خدا شد میسرم
*
جامی بده که باز به شادی روی شاه
پیرانه سر هوای جوانیست در سرم
*
راهم مزن به وصف زلال خضر که من
از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم
*
شاها اگر به عرش رسانم سریر فضل
مملوک این جنابم و مسکین این درم
*
من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال
کی ترک آبخورد کند طبع خوگرم
*
ور باورت نمیکند از بنده این حدیث
از گفته کمال دلیلی بیاورم
*
گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم
*
منصور بن مظفر غازیست حرز من
و از این خجسته نام بر اعدا مظفرم
*
عهد الست من همه با عشق شاه بود
و از شاهراه عمر بدین عهد بگذرم
*
گردون چو کرد نظم ثریا به نام شاه
من نظم در چرا نکنم از که کمترم
*
شاهین صفت چو طعمه چشیدم ز دست شاه
کی باشد التفات به صید کبوترم
*
ای شاه شیرگیر چه کم گردد ار شود
در سایه تو ملک فراغت میسرم
*
شعرم به یمن مدح تو صد ملک دل گشاد
گویی که تیغ توست زبان سخنورم
*
بر گلشنی اگر بگذشتم چو باد صبح
نی عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم
*
بوی تو میشنیدم و بر یاد روی تو
دادند ساقیان طرب یک دو ساغرم
*
مستی به آب یک دو عنب وضع بنده نیست
من سالخورده پیر خرابات پرورم
*
با سیر اختر فلکم داوری بسیست
انصاف شاه باد در این قصه یاورم
*
شکر خدا که باز در این اوج بارگاه
طاووس عرش میشنود صیت شهپرم
*
نامم ز کارخانه عشاق محو باد
گر جز محبت تو بود شغل دیگرم
*
شبل الاسد به صید دلم حمله کرد و من
گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم
*
ای عاشقان روی تو از ذره بیشتر
من کی رسم به وصل تو کز ذره کمترم
*
بنما به من که منکر حسن رخ تو کیست
تا دیدهاش به گزلک غیرت برآورم
*
بر من فتاد سایه خورشید سلطنت
و اکنون فراغت است ز خورشید خاورم
*
مقصود از این معامله بازارتیزی است
نی جلوه میفروشم و نی عشوه میخرم
***
آقا جون
در یه یلدا دیگه، بعد از تموم شدن روز تو
در یه جمعه خاص
باز هم در جمع ما جای یه دوست خالی بود
هر چند یادش کردم و دعا برای اومدنش
ولی کاش سال دیگه در بلندترین شب سال
همه دور مهربونی شما جمع بشیم
کاش کاش کاش
با یه دنیا امید و نشاط به انتظار می شینم
و برای زودتر اومدنتون تلاش می کنم
دستم رو بگیرید
یاری شما تنها حامی منه
منتظر