در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

در پناه تو

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس

بی تاب بی تاب



بسم رب المهدی

ادرکنی مولای

 

 

 

دل من خسته ز حرف این و اون

چشم تو تنها رفیق ِ آسمون

 

چشم من همراه هر بارون ِ خیس

دل تو همراه مردمون ِ ....

 

با تو عاشقی چشیدم

بی تو هر لحظه بُریدم

 

دست ِ من ندید نگاتو

دل ِ من بوسید صداتو

 

اما توو هر قدم ِ تو

سرخی از گونه هام پرید

دیدم پا به پا، باهامی

دل ِ من دنیا رو خرید

 

حالا دورم از تو و من

دیگه اسم ات رو لبام نیست

 

تو خوبی حتی توو دوری

کاش بگی هیچ چیزی دور نیست

 

امید ِ هر لحظه ء عاشق

بگو جمعه ای تو راه ِ

 

اگر این جمعه نیومد

می دونی اونم چشم اش به راهه

 

 

منتظر می شینم اینجا

اینجا که دستا به دعاست

می بینن گاهی کسی رو

که خودش اول دعاست

 

 

...

منتظرتون خیلی بی تاب ِ آقا

اجازه بدید باز باهاتون صحبت کنه

اجازه بدید